ترکمن سسی - پیرو انتشار مطلبی با عنوان " واقعگرایی در مسائل دینی / گفتگویی مجازی با امان محمد خوجملی" در تاریخ 22 تیرماه 1396 در این پایگاه خبری ، امان محمد خوجملی جوابیه ای با عنوان " تساهل درمسائل دینی / گفتگویی واقعی با ولی الله رفیعی " جهت انتشار در این پایگاه خبری ارسال نموده است.
متن جوابیه ی ارسالی امان محمد خوجملی به این شرح است:
امان محمد خوجملی: با عرض سلام به برادر بزرگوارم ولی الله رفیعی. ایشان با قابل دانستن یادداشت اینجانب در مورد سنگسار مطالبی نوشته اند که به پاس احترام ایشان تصمیم گرفتم به آن یادداشت وزین از روی تعهد و دلسوزی نوشته شده است جوابیه ای بنویسم. باشد باعث تنویرذهن خوانندگان سایت وزین ترکمن سسی شود.
1- نوشته اید آقای خوجملی حکم پذیرفته شده سنگسار را زیر سئوال برده است».پاسخ: شما یک حکم را که هزاران مناقشه در مورد درست بودن یا نبونش یا اسلامی بودن یا نبودنش در میان بزرگان شیعه و سنی وجود دارد مفروض گرفته اید. در صورتیکه همه می دانیم اتفاق آرا در این زمینه وجود ندارد.
2- نوشته اید: مولانا مولوی گرگیچ خواسته است،برای زنان متاهل با شیادان تبهکار و مفسد فی الارض از قوه قضائیه تقاضای حکم پذیرفته شده سنگسار کرده است». پاسخ: اتفاقاً دعوا در روی همین تقاضا است. مگر برای اجرای حکم سنگسارچهار شاهد عادل و بالغ که همزمان عمل زنا را دیده باشند لازم نیست.؟ چرا در جایی که چهار شاهد وجود ندارد تقاضای سنگسار می کنید؟ شما صرف اینکه یک زن متاهل با یک مرد غریبه زندگی می کرده است را دلیل کافی برای حکم سنگسار دانستید که طبق آیه های قرآن چنین نیست.
3- نوشته اید« گرچه پرداختن به اینگونه مسائل راه به جایی نمی برد و وحدت اسلامی را به چالش می کشد و آب به آسیاب دشمن می ریزد». پاسخ: چرا فکر می کنید پرداختن به اینگونه مسائل راه به جای نمی برد و به نفع دشمنان اسلام است؟ اگر درروی احکام و عقاید اسلامی بحث و تبادل نظر شود چه اشکالی دارد آیا اینگونه بحثها باعث بحث و تبادل نظر و روشنگری نمی شود؟ اگر چنین شود شما هم با احتیاط صحبت می کنید و بدون ادله ی کافی تقاضای سنگسار نمی کنید.
4- شما نوشته اید« مولانا گرگیچ بارها از مسئولان خواسته است با علت مبارزه کنند نه با معلول». پاسخ: از مسئولان تقاضای علت کردن به معنای رفع مسئولیت از خود نیست. شما از آن خانمی که توسط برادرش به قتل رسیده است تحقیق کرده اید که در زندگی اش چه مشکلاتی داشته است که باعث فرار از خانه شده است؟ چرا از عمل خام و احساساتی یک جوان ناپخته تحت عنوان غیرت دینی حمایت می کنید که به یک جنایت فجیع دست زده است. عملی غیر قانونی و غیر اخلاقی است که بدون مراجعه به دادگاه دست به اقدام خودسرانه زده است.شما(مولانا) از موضع تایید دراین زمینه سخن گفته اید و مقتول و همراهش را مقصر دانستید در صورتیکه برای اثبات گناه آنها دادگاهی تشکیل نشده بود.
5- نوشته اید« هدف مولانا همان چهار شاهدی است که شما می فرمایید». پاسخ: بفرمایید مولانا کجا چهار شاهد را مطرح کرده است. در آن نوشته ی منصوب به مولانا که در سایت اولکامیز منتشر شده بود چنین چیزی نبود. اعتراض بنده هم دقیقاً روی همین موضوع است. چرا در جاییکه چهار شاهد وجود ندارد تقاضای سنگسار می کنید.
6- نوشته اید« سئوالات بنده را کودکانه ارزیابی می کنید». پاسخ: کسیکه به استناد قرآن از شما بزرگواران سئوال می کند چرا کودکانه ارزیابی می کنید؟ یا خدای نکرده شان وجایگاه بزرگان راغیر قابل انتقاد می دانید که ما خبر نداریم؟
7- نوشته اید« مگر خود جامعه شناسان و روانشناسان تریبون ندارند که خواستارآن شده اید که از تریبون نماز جمعه استفاده کند». پاسخ: خب بیشتر کسانیکه به نماز جمعه مراجعه می کنند اهل کتاب و روزنامه و مجله و فضای مجازی نسیتند. مگر چه اشکالی دارد که آنها با پیروان شما به صورت مستقیم صحبت کنند و بادیدگاهای متفاوت آنها آشنا شوند؟
8- نوشته اید« مولانا گرگیچ مقالات جامعه شناختی و روان شناختی هم دارند». پاسخ: اگر چنین است مایه مسرت خواهد بود چند کتاب یا مقاله از ایشان را برای ما معرفی بکنید تا از نظرات آن بزرگوار استفاده کنیم.
9- نوشته اید« حکم سنگسار با قرآن،سنت،عقل و اجماع به ثبوت رسیده است». پاسخ: اگر چنین است چند آیه از قرآن را آدرس بدهید ما هم آشنا شویم قرآن در مورد سنگسار چه گفته است؟ در روایات هم کلی مناقشه و دعواست که اتفاق آرا وجود ندارد. حتی بعضی از بزرگان سنگسار را به معنای کُشتن نمی دانند که به معنای راندن و طرد کردن است.
10- نوشته اید« زنا نسل و نژاد انسانها را تباه می کند». پاسخ: اگر نسل و نژاد انساها سالم به ماند اشکالی ندارد؟ الان علم پزشکی پیشرفت کرده است و یک زن با صد مرد هم همبستر شود علم پزشکی تشخیص می دهد این نوزاد متعلق به چه کسی است؟ حتی او بمیرد و صد سال هم از مرگش گذشته باشد آزمایشی بنام دی ان ای وجود دارد که این مشکل را حل می کند. مشکل این است که برخی از دینداران مشکل زنا را یک مشکل دینی می دانند در صورتیکه زنا علاوه بر دینی بودن یک مشکل اجتماعی و اخلاقی هم هست. چون هر جا اتفاق بیفتد انسانها را ناراحت می کند که صرف نظر از دین و مذهب و عقاید آنها. چون شما برای زنا استدلال آوردید بنده آنرا مطرح کردم چون هر جا استدلال بیاید استدلال از گوینده اش جدا می شود و باید خود روی پا بایستد و جوابگو باشد.
11- نوشته اید« فقه حنفی در طول 1200 سال گذشت در چهار امپراطوری سلجوقیان و عباسیان و عثمانیها و بابریهای حاکم بر هندوستان تاثیر گذاشته است». پاسخ: اگر چنین است موفق هم بوده است؟ تنها حاکم بودن مطرح نیست موفقیت و حل مشکل هم شرط است. در حال حاضر امپراطوری هندوستان با چه سیستم حقوقی اداره می شود؟ طالبان که در افغانستان 5 سال حکومت کردند همه از نتیجه ویرانگر آن خبر داریم و هنوز هم دست بردار نیست.
12- نوشته اید« فقه حنفی بر سیستم حقوقی انگلیس هم تاثیر به سزایی گذاشته است و تاثیر گذارترین و فراگیرترین مذهب در روی زمین بوده است». پاسخ : بهتراست در مورد سیستم حقوقی انگلیس بیشتر توضیح دهید چه تاثیری گذاشته است تا بی سند سخن نگفته باشیم. وانگهی مگر شما در مورد مذاهب مختلف دنیا آمارگرفته اید این چنین حکم قطعی در مورد مذهب خود صادر می کنید. امیدوارم این گونه مباحث میان برادران دینی بدون دلخوری افزایش یابد تا همه از نتایج هر چند اندک آن بهره مند شوند.امان محمد خوجملی - 1/5/1396
دیدگاهها
گمان نمیکردم اطلاعات و خرد دینیتان تا این اندازه سطحی باشد...
با یک حساب سرانگشتی از یادداشت پر پرسش جنابعالی، پاسخی که بتواند شما را قانع کند عرض و طولی به اندازهی مثنوی هفتاد من کاغذ میخواهد و بنده از پاسخ به همهی آنها عذر میطلبم و دوباره از شما خواهش میکنم بر رویکرد دینیتان نظری ثاقب بیفکنید و رخ مطالعاتتان را اندکی بهسوی متون اصیل دینی بگردانید...
اما اگر بخت و توفیق الهی مدد دهند برای تنویر ذهن جنابعالی در اسرع وقت یادداشتی در اثبات سنگسار از کتاب و سنت و اجماع خواهم نوشت...
در پناه لطف حق برقرار مانید
آیا اساسا ایشان پیرو یک مذهب هستند؟ اگر هستند، کدام مذهب؟ آیا این پیروی را با مطالعه تمام عقاید و مذاهب جهان برگزیده اند؟
آیا ایشان از صرف و نحو اطلاعی دارند؟ که درباره محتوای دینی و نصوص اظهار نظر می کنند؟
مثلا: عبارتی مانند «شواهد» با دانش معمولی ایشان یک معنا بدهد و با دانش صرفی و نحوی و عربی علمای دین، معنای دیگر.
در ضمن، طرز مباحثه و مطالب ایشان بسیار شبیه روش و محتوای مطالبی است که در کلاس های درس مجازی آقای عبدالکریم سروش و طرفدارانش رواج دارد، آیا ایشان با این جریان نسبتی دارند؟
اینها فقط پرسش هستند که افراد مطلع اگر صلاح بدانند، پاسخ دهند تا بیشتر با این مغز متفکر (جامعه شناس حقوقدان فیلسوف ریاضیدان پزشک متکلم مهندس آشپز) نوپدید آشنا شویم و اگر نه قصد تخطئه شخصیت هیچ فردی نبوده و ادعایی نیز بر صحت و سقم مطالب هیچ یک از طرف های این مباحثه وجود ندارد.
ممنون