ترکمن سسی - زمان پوست انداخته و تقویمهای لال، در کشتزار نور، طعم انگبین میدهند. فصل ققنوسها، لبریز هزار اخگرند. تب داغ بیابان را هیچ دایهای کم نمیکند جز صدای پای حاجیانی که در حسرت دیوانه کویر، به شاخههای سیب و یاس رسیدهاند!
ماسهها هروَلهکنان در بیابان میدوند و نور پرپر میزند میان لبهای تسبیحگویشان… صخرهها آب میشوند از لب حادثه، و این چشمهای شسته، راوی عزم رحیل جان خویش، به طغیان قناری رسیدهاند!
در لحظه غارت باغ، «الله اکبر کبیرا» در بستر چمن جاری است و پر از نفسهای تواند هنگامهی تلاوت «الحمدلله کثیرا»…. مِهر تو مُهر شده بر قلب خلقت و آغوشت را با «سبحانالله بکرة و أصیلا» پل میزنند…
آرام بگیر ای ضربان زمین؛ خَلقی بدون یک پیمانه شراب، مست از شراب عرفانی، گرد تو عاشقی میکنند و نماز معطر میخوانند… لرزهی شانههای مردمان سرزمین وحی، در امتداد دیوارهای سنگی، به گسل چشمانت رسیده است!
در این غوغای تنیده، اسلحهی عشق بر شقیقهی اسماعیل، خنده از خوشههای لبش میچیند و آسوده غنوده است این مجنون صبور…
نام تو که میوزد، میپاشد از هم حروف و جاری میشود در تن هستی…
خدای ابراهیم خلیل؛ تن خستهام در فضای سینه پرسوزم به یک معبود در تپش است و تلی از زغال گداخته، در آستانه عید عاشقان، بر جانم شعلهور است… چیزی برای قربانی ندارم جز هوسهای دنیاطلبیام و جانی که عاشق است؛ در قربانگاه عبودیتت، از من پذیرا باش…
منبع: کانال تلگرام سنی آنلاین t.me/sunnionline
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.