c_300_250_16777215_10_images_83075.jpg


ترکمن سسی - وحید حاج سعیدی - ورود سرخابی ها به بورس و واگذاری سهام این دو باشگاه در بورس نقل امروز و دیروز نیز نیست و سال‌هاست که مسوولان ورزشی و اقتصادی نوید بورسی شدن این دو باشگاه ورزشی محبوب را به هواداران می‌دهند.

 

اما هر چند وقت یک بار این وعده بورسی به روز رسانی می شود و دوباره به محاق می رود. در حقیقت این آغاز داستان به زمان ابلاغ اصل ۴۴ قانون اساسی (سال ۱۳۸۷) باز می‌گردد. با ابلاغ آیین‌نامه اجرایی طبقه‌بندی بنگاه‌ها و تصویب دولت در سال ۱۳۸۸، پرسپولیس و استقلال در فهرست واگذاری‌ها قرار گرفتند. اما در مردادماه سال ۱۳۹۴، دولت طی مصوبه‌ای این دو باشگاه را از فهرست واگذاری‌ها خارج کرد.


دلایل متعددی در عدم تحقق این روند متصور است اما آنچه عیان است یکی از اصلی‌ترین موانع حاکم بر فرایند بورسی شدن این دو باشگاه، بی‌نظمی جدی و مستمر به ویژه در امور مالی، عدم ساماندهی و انتظام وضعیت مالی، مستندسازی اموال منقول، غیر منقول و ثبتی این دو باشگاه از حیث صورتجلسات مجامع عادی و نیز هیأت مدیره ، عدم تشکیل مجامع سالیانه برای بررسی و تصویب صورت‌های مالی این دو باشگاه است. در واقع تا تعیین تکلیف نشدن بدهی های میلیاردی این دو باشگاه ورود آنها به بورس با تبعات گسترده همراه خواهد وحتی روند خصوصی را را زیر سوال خواهد برد.


به دیگر سخن عرضه سهام پرسپولیس و استقلال در بورس مستلزم داشتن تراز مالی مثبت است و به بیان ساده‌تر، این باشگاه ها باید سوداوری داشته باشند نه اینکه در سال چندین میلیارد به بدهی آنها افزوده شود. اما آیا سرخابی‌ها در این سالها درآمدزا بوده‌اند؟ منابع درآمدزای آنها تا چه مقدار در کاهش بدهی ها موثر بوده اند؟ باشگاه‌هایی که با پرونده‌های شکایت چندین هزار دلاری در فیفا همواره با تهدید کسر امتیاز و سقوط به دسته پایین‌تر مواجهند، چطور سود ده شده اند؟ در سال 99 حتی باشگاه‌های بزرگ جهان مثل بارسلونا و رئال مادرید بخاطر کرونا و نبود تماشاگر دچار کسری بودجه یا کاهش درآمد شده‌اند، چگونه پرسپولیس و استقلال سودآور شده‌اند؟ آیا می توان به صحت این ترازها اعتماد کرد یا باید اقرار کرد که این مثبت سازی ها غیرواقعی بوده است؟ چگونه تراز پرسپولیس و استقلال که بدهی 300 میلیاردی دارند و در  آستانه ورشکستگی قرار گرفته اند، ترازهای مثبتی دارند؟


در کنار دلایل اقتصادی تعویق بورسی شدن این دو باشگاه دلایل دیگر نظیر انتخاب هیات مدیره، انتخاب وزیر ورزش، انتخابات مجلس و ریاست جمهوری و .... در تاخیر برگزاری جلسات جدی مربوط به ورود این باشگاه به بورس نقشی اساسی دارند. در ضمن به نظر می رسد پاسخگویی به سهامداران و شفاف بودن میزان درآمد ها و خرجکرد ها در بورس دست و دل هر مدیری را می لرزاند چرا که در طول سال های اخیر این دو باشگاه به روش مدیریت باری به هر جهت اداره شده اند و شفافیت در آنها در رده های آخر اولویت مدیران بوده است!


علی ای حال آنچه مشخص است دلایل فنی و غیر متعددی در عدم تحقق این رویداد بزرگ ورزشی- اقتصادی به چشم می خورد که به نظر اجرای آن را دشوار ساخته است و یک عزم ملی برای تحقق این وعده مورد نیاز است.


از یک سو عده ای شور و شوق هوارادان در ایجاد رقابت بورسی را عاملی برا ی تقویت بورس و سهام این دو باشگاه می دانند و از سویی عده ای معتقدند بی ثباتی در مدیریت این دو باشگاه و بدهی های میلیاردی آنها ممکن است، ارزش سهام آنها را با افت شدید مواجه سازد.


در پایان باید منتظر ماند و دید که آیا در روزها ، هفته ها، ماه ها و سال های  آتی وعده های دولت در خصوص خصوصی سازی این باشگاه محقق می شود و شاهد رقابت سرخابی ها در تالار شیشه ای خواهیم شد و یا این وعده نیز مانند رتبه بندی فرهنگیان، تعرفه گذاری خدمات پرستاری، حذف سه صفر از پول ملی و ... به فراموشی سپرده خواهد شد؟ !

نوشتن دیدگاه

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

 

ترکمن سسی

turkmensesi

تبلیغ

 

نوین وب گستر