c_300_250_16777215_10_images_2m_25803.jpeg

 

ترکمن سسی - عبدالرضا نظری - طی یک فراخوان و عوت نامه از سوی ستاد برگزاری دومین همایش بزرگداشت شیخین عبدالقادر و ابراهیم آخوند داغستانی برای پوشش خبری همایش در رسانه های معتبر برای این سفر برنامه ریزی کردم.

 

 براساس برنامه اعلامی زمان آغاز مراسم ساعت ۹ صبح روز پنچ شنبه چهارم اردیبهشت 1404 مشخص شده بود.

 ساعت ۱۱ صبح روز چهارشنبه با هماهنگی قبلی صورت گرفته با اعضای ستاد برگزاری و چند تن از مسولان شهر گلیداغ از جمله بخشدار گلیداغ یاشار سیوکی و سلیمان نوری شهردار پرتلاش این شهر به اتفاق و همراهی فرشید کلته و محمد صفا از فعالان رسانه ای و فرهنگی بندرترکمن به مقصد گلیداغ حرکت کردیم .

پس از یک ساعت و عبور از چند شهر بزرگ و کوچک استان مان به شهر کلاله رسیدم و با توقف کوتاه و خرید چند بطری آب معدنی و یک قرص نان روغنی خوشمزه محلی با متخلفات داخلی از انواع سبزی های محلی از جاده کمربندی شهر کلاله به طرف گلیداغ راه خودمان را ادامه دادیم .
بعداز پیمایش ۴۵ دقیقه به سه راهی پلیس راه چاتل رسیدیم و درآنجا برای نصب بنر مراسم نیم ساعتی را توقف و  بنر راهنمای محل برگزاری مراسم را نصب کردیم .
بعد از آن از سه راهی چاتل به گلیداغ در جاده های پر پیچ و خم با دره های نسبتا عمیق در حوالی و کناره های این جاده کوهستانی به مقصد مان ادامه راه دادیم ،
در مسیر مان گله های کوچک و بزرگ گاو گوسفند که درحال چریدن بودند نظر هر رهگز ی را به خود جلب می‌کرد ، در مسیر جاده روستاهای زیادی به چشم میخورد گاهی از این روستا ها با پراکندگی و ساختمان های مسکونی در ارتفاعات با فاصله دور ساخته شده بود و گاهی روستاهایی به چشم میخورد. که دران تعدادکمی زندگی میکردند گفته میشود به علت سیل مهیب اواخر دهه ۸۰ بعضی از این روستاها  آسیب دیدند و ساکنین آن در یک نقطه دیگر جابجا و روستای دیگری تشکیل دادند .
به مسیر مان ادامه دادیم ، گاهی از نان داغ که همراه مان داشتیم. تکه ای بردهن می گذاشتیم تا دچار ضعف و بی‌حالی نشویم .
سرانجام بعداز ۴ ساعت پیمایش از گرگان تا گلیداغ همه ما به سلامت به شهر گلیداغ رسیدیم با ورود به شهر گلیداغ و محل برگزاری مراسم یاشار سیوکی بخشدار و سلیمان نوری شهردار گلیداغ و عباس آخوند علیزاده امام جمعه به استقبال مان آمدد ، بلافاصله با دعوت عباس آخوند علیزاده برای صرف نهار به منزل این عالم دعوت شدیم و نهار ذرت نوش جان کردیم .
بلافاصله بعداز صرف نهار و دعای سر سفره با کسب اجازه از میزبان به داخل شهر گلیداغ سر زدم ، دوربین گوشی و تجهیزات تولید محتوا رسانه ای را که قبل زیر شارژ گذاشته بودم. همه را در حالت استند بای و آماده بکار کردم و کار تولید خبر و گزارش های خودم را از همان لحظه ورود به شهر گلیداغ شروع کردم،
در داخل شهر جوانی را دیدم که به اتفاق دو سه نفر از دوستان خود مشغول خوردن نسکافه و قهوه بودند ، خودم را به آنجا رساندم و با صرف یک فنجان قهوه برای کسب اطلاعات بیشتر جهت تهیه گزارش خبر مصاحبه با آنها ارتباط برقرار کردم ، از شانس خوب ما صاحب مغازه یکی از شاعران و فعالان فرهنگی در گلیداغ بود ، او خود را فرهاد مرادی و یکی از شاعرن منطقه معرفی کرد.
به گفته وی سابقه فعالیت رسانه ای در هفته نامه صحرا نیز داشته است و یکی از فعالان و چهره های فرهنگی گلیداغ است .
از او خواستم شعری بخواند ، شعری را برایم خواند.
بلافاصله تجهیزات را از کیف خودم درآوردم و از وی در خواست تصویر برداری از اجرا و قراعت شعر. کردم وی پذیرفت و از اجرا و قراعت قطعه شعر این شاعر گلیداغی تصویر برداری کردم. و محل را ترک و قدم زنان برای بازدید میدانی داخل شهر گلیداغ ادامه دادم ، در مسیر. به فلکه کوچک اما زیبا با نام میدان داغستانی رسیدم در آنجا چند تن از جوانان در حوالی مغازه ها در حال نشستن و گفتگو بودند ، از فلکه و این میدان چند فرم عکس تهیه کردم و بلافاصله به نزد این چند جوان رفتم ، خیلی جالب بود ، یکی از جوانان که مغازه ای سوپر مارکت داشت من را شناخت از شناختن وی تعجب کردم.
ادامه دارد ،،،،،،،،،،

نوشتن دیدگاه

مخاطبان گرامی، برای انتشار نظرات لطفا نکات زیر را رعایت فرمایید:
- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های اسلامی منتشر نمی‌شود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال می‌شود.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

 

ترکمن سسی

turkmensesi

تبلیغ

 

نوین وب گستر