ترکمن سسی - بهرام جرحانی - از زمان آغاز به کار دولت پزشکیان، واژهی «وفاق» بیش از همیشه در گفتار مسئولان و فعالان سیاسی شنیده میشود؛
واژهای نجیب و پرمایه که اگر معنای حقیقی خود را بازمییافت، شاید امروز شاهد بسیاری از شکافهای اجتماعی و سیاسی در استان گلستان نبودیم.
اما متأسفانه، آنچه در عرصهی عمل دیده میشود، بیشتر وفاقی گزینشی و مشروط است تا وفاقی ملی و ماندگار.
در میان برخی از مدعیان اصلاحطلبی، «وفاق» گاه تا جایی محترم است که منافع فردی یا جناحی را تأمین کند.
همانهایی که در سخن از وحدت اقوام و همدلی مردم میگویند،
در عمل، وقتی ترازوی انتصابات یا مناصب به نفعشان نباشد، درِ گفتوگو را میبندند و کلید تفاهم را در جیب خود میگذارند.
برایشان وفاق نه یک باور، بلکه ابزاری مقطعی است؛
تا وقتی صندلی برقرار است، از «برادری» مینویسند،
اما همین که قدرت جابهجا شود، نخستین قربانیشان همان وحدتی است که روزی شعارش را میدادند.
البته نقدِ من منصفانه است؛
زیرا در سوی دیگر میدان نیز، اصولگرایان همواره از «همدلی» سخن گفتهاند اما در عمل، مرزهای «خودی و غیرخودی» را پررنگتر کردهاند.
وفاق اگر قرار است واقعاً شکل بگیرد، نمیتواند با متر و معیار جناح سنجیده شود.
جامعهای که وفاق را در گرو رضایت سیاسی میداند، دیر یا زود از درون فرومیپاشد.
گلستان، با تنوع قومی، مذهبی و فرهنگیاش، بیش از هر استان دیگری به وفاقِ واقعی نیاز دارد؛
وفاقی که نه بر محور قدرت، بلکه بر پایهی عدالت و احترام متقابل بنا شود.
در غیر این صورت، هر چه بیشتر از وفاق بگوییم، فاصلهمان از آن بیشتر خواهد شد.
وفاق، زمانی معنا پیدا میکند که صاحبان تریبون، به همان اندازه که از مردم انتظار مدارا دارند، خود نیز اهل مدارا باشند.
وحدت اگر صادقانه نباشد، حتی واژهاش هم بیاثر میشود.
✍️ بهرام جرجانی
کارشناس حقوق و فعال اجتماعی
Legal Expert | Social Justice Advocate
 
 














- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.