ترکمن سسی - رستم جرجانی - کاروان مهاجران صبر و ایمان، روایتگر مقاومت مردمانی از جنس صبر و ایثار از منطقه گلیداغ است. روایتی از ایمان، مقاومت و هجرت؛ هجرتی که در سرمای استخوانسوز، به امید حفظ دین، قرآن و شرافت، آغاز شد.
روایت هجرت مهاجران ترکمن در برابر کشف حجاب
در طول تاریخ این مرز و بوم و در دل ترکمنصحرا و منطقه گلیداغ جمعی از علما و مردمان دینمدار تصمیم به هجرتی خاموش، بیصدا و پرمخاطره گرفتند.
آنها در پاسی از شب و نزدیک به سحر، در سرمای استخوانسوز و در حالی که زمین از شبنم صبحگاهی یخ زده بود، با حدود ۲۰ رأس اسب و قاطر، برخی سواره و برخی هم با پای پیاده، سفری پرمخاطره را آغاز کردند.
این هجرت نه به قصد مال و مقام، بلکه برای پاسداری از حجاب و ایمان انجام شد، اقدامی عملی در پاسخ به طرح تحمیلی کشف حجاب، که اساس زندگی دینی و قرآنی مردم را نشانه گرفته بود.
این مهاجرت تاریخی، متشکل از ۳۵ نفر بود که به صورت خانوادگی، با هدایت عبدالقادر آخوند داغستانی، عازم عراق و مکه شدند.
همراهان وی، مردانی اهل علم و خانوادههایی بودند که جان خود را بر کف گرفته و دل به راهی سپردند که شاید پایانش مشخص نبود.
نامها و چهرههای ماندگار تاریخ مقاومت در منطقه گلیداغ؛
در کاروان صبر و ایمان؛ عبدالقادر آخوند داغستانی به عنوان سرپرست کاروان، محمد آقا برادر عبدالقادر آخوند و همسرش، ابراهیم آخوند داغستانی و همسرش، آنهمحمد قاری ایشان با همسرانش به نامهای قربان بیکه و بایرام گل و فرزندانش، خدرقلی قاری میرحسنزاده، عبدالوهاب آخوند فروزش و همسرش، سعدقلی ملا تمک، طاغی حاجی حسنزاده، محمد نورحاجی میرحسنی، نورجق حاجی میرحسنی و ارازمحمد صوفی میرحسن کهنسالترین فرد کاروان، حضور داشتند.
برخی به اتفاق همسر و فرزندان و برخی هم به تنهایی رنج هجرت را تحمل کردند.
به یاد مسافران ابدی هجرت؛
این هجرت که سراسر پرخطر و طاقتفرسا بود، بیتلفات نماند. برخی از مهاجران در راه سفر به دیار باقی شتافتند:
محمد آقا برادر عبدالقادر آخوند در راه سقز جان سپرد. امانتاج همسر ابراهیم آخوند در طول مسیر به رودخانه افتاد و غرق شد. امکلثوم دختر ۱۰ ساله آنهمحمد قاری در سلیمانیه عراق بر اثر بیماری جان باخت. رجب بیکه همسر خدرقلی قاری و فرزندشان عبدالله نیز در مسیر سخت هجرت، دارفانی را وداع گفتند.
سفری از دل برف، تا آغوش مکه و نجف؛
کاروان مهاجران ترکمن پس از عبور از کوهها، رودها و ایستگاههای بازرسی، با تدبیر خود را به گنبدکاووس، سپس بندرترکمن و نهایتاً خود را به تهران رساندند. آنها از آنجا راهی کردستان و سپس عراق شدند.
اقامت این گروه در عراق و مکه حدود به مدت ۹ سال به طول انجامید. پس از آن، با پایان فشارها و گشایش فضا، دوباره به سرزمین مادری بازگشتند، اما خاطرات آن هجرت، در قلب و جانشان تا همیشه باقی ماند.
این هجرت، یادآور ایثار و مقاومت کسانی است که برای حفظ ایمان و غیرت، هجرت کردند، غربت کشیدند و حتی جان باختند.
باید از عبدالقادر آخوندها، از آنه محمد قاری ها، از رجببیکهها و امکلثومها یاد کرد، که بخشی از تاریخ حجاب در ایران اسلامی، مدیون صبر و ایمان آنهاست.
این نوشتار، برگرفته از کتاب آیاز (به معنی شبنم صبحگاهی یخ زده)، روایت زندگی و هجرت عبدالقادر آخوند داغستانی و یارانش از گلیداغ تا عراق است. روایتی که از جنس مقاومت، غربت، ایمان و بازگشت به وطن می باشد.
✍ به قلم؛ رستم جرجانی / فعال رسانه ای
🗓 یک شنبه ۶ مهر ۱۴۰۴






- نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
- نظرات حاوی مطالب کذب، توهین یا بیاحترامی به اشخاص، قومیتها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزههای اسلامی منتشر نمیشود.
- نظرات بعد از ویرایش ارسال میشود.