تركمن سسي - امان محمد خوجملی: علوم سیاسی و علوم اجتماعی و علوم انسانی مانند علوم ریاضی و علوم طبیعی نیست که مرزهایش دقیق و قابل سنجش و ارزیابی کمی باشد که برای همه قابل فهم و درک باشد.
همین دقیق نبودن مرزها در عرصه اصلاح طلبی و دموکراسی خواهی ارزیابی افراد را برای ناظران مشکل می کند که چه کسی یا چه کسانی اصلاح طلب هستند؟ چگونه می شود افراد اصلاح طلب را از افراد فرصت طلب تشخیص داد؟ برای رسیدن به این هدف بهتر است سئوالات زیادی را یکی یکی مطرح و بصورت دقیق به آن پاسخ گفت تا مشخص شود عیار اصلاح طلبی در کجا محک می خورد.سئوالات می تواند اینها باشد.
1- افراد مدعی اصلاح طلبی در انتخابات ریاست جمهوری بعد از دوم خرداد 1376 به چه کسانی رای داده اند و می دهند ؟آیا زیگزاگی در رفتار آنها به چشم می خورد یا نه؟
2- افراد مدعی اصلاح طلبی در انتخابات مجلس به چه کسانی رای میدهند؟ آیا اصلاحات را بر قومیت ترجیح می دهند یا نه؟
3- افراد مدعی اصلاح طلبی در انتخابات شوراها با چه معیاری حرکت می کنند؟ معیار قومی و مذهبی است یا سیاسی اصلاح طلبی؟
4- افراد مدعی اصلاح طلبی اعتقادات خود را می توانند در مقابل پیشنهاد مقام و منصب طرف مقابل حفظ بکنند؟ برای روشن شدن این بند می تواند یک مثال به کمک ما بیاید.
چند سال پیش از یک فرد مدعی اصلاح طلبی سئوال کردم و گفتم: اگر در دولت احمدی نژاد به شما پستی پیشنهاد شود مانند فرمانداری گنبد یا استانداری گلستان آیا آنرا خواهید پذیرفت؟ او بی درنگ پاسخ داد آری. گفتم: حاضری برنامه های احمدی نژاد را که ضد اصلاح طلبی و ضد دموکراسی است در منطقه پیاده کنی؟ او گفت: برای من خدمت برای ترکمنها مهم است. او گفت: خودِ شما چی؟ در جواب ایشان گفتم: اولاً که بنده مدیریت ندیده ام دوماً لیاقت و شایستگی چنین پستی را ندارم سوماً هویت و مرام اصلاح طلبی و دموکراسی خواهی را با قدرت و مقام و منصب عوض نمی کنم.
5- بعضی افراد که یا مدیر بوده اند یا نماینده ی مجلس و همیشه هم دنبال پست و میزهستند نه در انتخابات ریاست جمهوری درست موضع گیری می کنند نه در انتخابات مجلس. ابهام آنها به خاطر این است که بتوانند از هر دو طرف کام بگیرند. آنها منتظرند بوی کباب از کدام طرف به مشام می رسد به قول یکی از روزنامه نگاران کشورآنها تابع قدرت هستند تا درخدمت قدرت باشند و از قبِل آن منتفع شوند.
6- برای اصلاح طلب واقعی قدرت موضوعیت ندارد بلکه طریقیت دارد. قدرت وسیله ایست برای رسیدن به اهداف خوب مانند آزادی و دموکراسی و عدالت و انسانیت و ... اما برای خیلیها نفس قدرت و در قدرت بودن مهم است حالا برنامه های دولت هر چه باشد تفاوتی ندارد. اما یک اصلاح طلب واقعی و دموکراسی خواه به ساحت آزادی و دموکراسی به خاطر در راس قدرت بودن آن شخص آسیب برسد فوری از قدرت کناره گیری و برای بسط دموکراسی فعالیت خواهد کرد.
7- هرچه این سئوالات دقیقتر و ریزترباشد به ماهیت افراد بهتر و بیشترمی شود پی برد.
8- چند وقت پیش اعضای شورای سیاست گذاری اصلاح طلبان گنبد طی انتخاباتی با حضور اصلاح طلبان گنبد برگزاروهفت نفراز اعضای کناررفته قبلی ترمیم شدند. بنده قبل از آن گفته بودم برای این انتخابات بیش از 35 نفر جمع نمی شوند. اما برای این انتخابات 300 نفر دعوت شدند و حدود 120 نفر حاضر و 110 نفر هم رای دادند. آیا ما در گنبد 300 یا 120 نفراصلاح طلب واقعی و پای کار داریم که به خاطراعتقادات خود هزینه بدهند؟ ما خیلی از دوستان خود را که عیار اصلاح طلبی شان خیلی قوی نبود دعوت نکردیم و گرنه می توانستیم رای بیشتری بگیریم. در واقع اینها اصلاح طلبان سیالی هستند که در همه جا دیده می شوند. در میان اصلاح طلبان، اصولگرایان،یاشولیهای سنتی ومدرن و در میان انجمنهای گوناگون فرهنگی و غیره. تا وقتی مرزها دقیق مشخص نشوند همه می توانند ادعای اصلاح طلبی بکنند و در بزنگاهها می توانند مانند خانم الاهه راستگو عضو حزب اسلامی کار و عضو شورای شهر تهران با تغییر موضع و عوض کردن راه همه را گرفتار نمایند. تعیین دقیق خط و مرزها به خاطر این است تغییر رفتار تاوان و هزینه داشته باشد و ادعای اصلاح طلبی هر کس را در مقام تصمیم گیری بدون ارزیابی دقیق قبول نکنیم.
9- احزاب می توانند برای اعضای خود کارت عضویت صادر نمایند واز این راه هویت افراد خود را برای همه ثابت نمایند تا مشخص شود چه کسی حزبی و چه کسی غیر حزبی هستند. اما چنین امکانی برای ادعای اصلاح طلبی وجود ندارد که با سند مدرک قابل اثبات باشد. وقتی چنین است ممکن است برای یک انتخابات درون شهری سیصد نفر هم دعوت شوند تا نام اصلاح طلب را به روی خود بگذارند و با رای خود را سرنوشت تصمیم گیرندگان را مشخص کنند. همین امر می تواند اعتراضات و بحث دامنه داری را سبب شوند که چه کسی اصلاح طلب است چه کسی نیست. بهتر است انتخابات آینده اصلاح طلبان استان و گنبد با افراد شناخته شده که در اصلاح طلبی آن شک و تردید وجود نداشته باشد برگزار شود تا حرف و حدیث بعد از انتخابات را به دنبال نداشته باشد. برای این کار هم می شود یک کمیته 5 یا 7 نفره از ذینفعان و اصلاح طلبان مشهور و نشاندار تشکیل داد تا مصادیق اصلاح طلبان معرفی شده را تصویب نمایند و همان افراد معرفی شده از طرف کمیته ارزیابی هم در رای گیری شرکت نمایند.
10- احزاب افراد خود را به گروهای مختلفی تقسیم می کنند مانند کمیته مرکزی، کمیته ی سیاسی، کمیته ی اجرایی و ... تا تصمیمات به درستی اخذ شود. در میان اصلاح طلبان هم می شود چنین تقسیماتی را انجام داد مانند اصلاح طلبان تصمیم گیر و اصلاح طلبان پیرو یا اصلاح طلبان فعال و اصلاح طلبان غیر فعال و امثال آن که تصمیمات بدون اعتراض و حاشیه گرفته شود تا مشروعیت آن بوسیله خودِ اصلاح طلبان زیر سئوال نرود.همه ی این نوشته ها و سین جیم ها به خاطر این است که در آینده کارمان دقیق وبا عیب و ایراد کمتری صورت گیرد.
امان محمد خوجملي-1396/02/05
دیدگاه‌ها